یسنایسنا، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

♥♥ یســــنا عشق مامان و بابا ♥♥

راه رفتن یسنا

چهارشنبه 3 اردیبهشت 93 امروز یسنا از صبح بیشتر دوست داشت راه بره تا چهاردست و پا، از بعدازظهر که دیگه چهاردست و پا رو ول کرد و همش داشت راه میرفت البته یه وقتایی هم تعادلشو از دست میداد و می افتاد ولی باز بلند می شد و شروع می کرد راه رفتن.   آغاز راه رفتن: 1 سال و 15 روز   بقیه در ادامه مطلب   بعداز ظهری رفته بود تو اتاقش و دو تا از شلواراشو گرفته بود دستش و شروع کرده راه رفتن تو خونه!!! اینم عکس یسنا در حال راه رفتن          ...
4 ارديبهشت 1393

نشستن

امروز داشتیم ناهار میخوردیم(تقریبا ساعت 3 بود) که دیدم یسنا نشست  ، واسه اولین بار بدون کمک البته همش چند ثانیه بود بعدش افتاد  ، ولی همینم کلی من و باباشو ذوق زده کرد دیروز هم واسه اولین بار آش خورد ...
11 آبان 1392

اولین تلاش برای حرکت

یسناجون امروز مامان و بابا رو غافلگیر کرد  ژست گرفت برای چهاردست و پا رفتن   دختر کوچولوی مامان خیلی تلاش کرد بره جلو ولی نتونست آخرشم خسته از تلاش شروع کرد به خوردن دستا   این روزا هم خیلی دوست داره با پاهاش بازی کنه، و گرفتن انگشت پا با دستش       ...
26 مهر 1392

اولین غذا

دیروز پنجشنبه 18 مهر اولین غذای یسنا رو خونه مامان جون براش درست کردیم     و عکس العمل های یسناجون بعد از خوردن فرنی                ...
19 مهر 1392

اولین دندان

روز جمعه 5 مهر اولین دندون یسناجون توسط باباش رویت شد.    انار دونه دونه  بچه ای دارم دردونه قشنگ و مهربونه  انار دونه دونه  سه چهار روزه که بچم  گرفتار دندونه  انار دونه دونه  توی دهان بچم یه گل زده جوونه  گل نگو مرواریده مثه طلای سفیده ...
7 مهر 1392

پارک رفتن یسنا

بعد از ظهر یسنا رو بردیم پارک نزدیک خونه(پارک قائم)، نمیدونم چرا اینقدر اخم کرده بود، حتی یه لبخند هم نزد             قربونش برم از دیدن این همه درختای بلند تعجب کرده بود، همش سرشو بالا می کرد درختا رو نگاه کنه                                                                                    زود هم خسته شد و شروع کرد خمیازه کشیدن    ...
20 شهريور 1392
1