بدون عنوان
مهمون داره برام میاد یکی از دوستای خیلی خوبم افسانه بعد از ظهر از تهران حرکت کرده و ایشالا فردا صبح پیش ماست.
تقریبا یه دو سال و نیمی هست که ندیدمش،من و افسانه اواخر سال 81 با هم آشنا شدیم و از اون موقع با هم دوستیم (اون موقع من دانشجوی ترم دوم لیسانس بودم)، من و افسانه هم رشته بودیم البته با یه ترم اختلاف
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی