سفرنامه یسنا مرداد 93 - تهران (1)
روز دوشنبه 6 مرداد ساعت 16:30 با اتوبوس رفتیم تهران، ساعت 7:30 صبح رسیدیم و رفتیم خونه افسانه جون (صمیمی ترین دوستم )
سه شنبه 7 مرداد پارک جنگلی چیتگر
بقیه در ادامه مطلب
دریاچه چیتگر
شب هم رفتیم پارک ملت
چهارشنبه 8 مرداد سرزمین عجایب
یسنا جونم اینقدر از این آقا خرسی ترسیده بود که حاضر نبود نزدیکش بشه و عکس بگیره
گریه شدید یسنا و تلاش برای پایین اومدن از اسب
بازم ترس و گریه
بالاخره هر جور شده سوار قطارش کردم
و بعد از تمام شدن به زور آوردمش پایین می خواست بازم بمونه
من،همسرم و یسنا در کنار میزبانمون افسانه جون و آقا حامد (داداش افسانه جون)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی