دعوا داری بیا جلو!!!!!!!!!!!!
هاااااااااان، چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دعوا داری؟؟؟ اگه جرات داری بیا جلو!!!!!!!!!!!! ...
نویسنده :
مامان
14:48
یسنا تو بغل خرسی
انگشت خورون
انگشت خوریهههههههههههه مامانی! انگاری یکی، دو انگشت جواب نمیده!!!!! همشو میخوام! نشد که!!!!! دوتاشو میخوام!!!! چیههههههههههه!!!!! نیگام نکنید میخوام بخورم!!!! ...
نویسنده :
مامان
15:15
عکسهای 19 تیر
19 تیر یسناجون سه ماهش شد. چند تا عکس که 19 تیر ازش گرفتم ...
دایی امین
بالاخره بعد از ماه ها انتظار دایی امین از تهران اومد دایی امین تهران درس میخونه و خودش میگفت به خاطر پروژه سرش شلوغه و نمیتونه بیاد دیروز هم دایی اومد پیش یسناجون و برای اولین بار از نزدیک دیدش ...
نویسنده :
مامان
16:12
باباجون
یسنا و عروسکای مامان
مامانی دو تا عروسک بافتنی داره که مامان جون بهش داده، یسنا هم هر وقت میاد تو اتاق مامان و بابا، همش این عروسکا رو نیگا میکنه الانم خوشحاله که عروسکا رو دادیم دستش ...
نویسنده :
مامان
16:18