یسنایسنا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

♥♥ یســــنا عشق مامان و بابا ♥♥

پیشرفت های یسنا

1393/2/31 0:01
نویسنده : مامان
388 بازدید
اشتراک گذاری

کلماتی که یسنا میگه

مَ مَ، ماما (مامان)، بَ بَ (بابا)، جی جی (جوجه، پرنده و مورچه خندونک)، نِ نِ یا نی نی ( نی نی)، هام نام نام (وقتی غذایی خوشمزه باشه و دوست داشته باشه )، یه سری حیوونای جنگل براش خریدیم که به ببر میگه بَ و به شیر میگه ایر، وقتی زنگ خونه رو میزنه میگم کیه میگه مَ مَ (یکم تلفظش فرق میکنه یعنی منم زبان)، دَ دَ (وقتی میخواد بره بیرون)

تا حدودای یک سالگی هر شب موقع خواب باید بغلش می کردم و اونقدر تکونش میدادم که خوابش می برد ولی یه شب هر کاری می کردم نمی اومد بغلم،دوست داشت خودش بخوابه از اون شب هم من فقط کنارش می خوابم تا خوابش ببره، البته تا موقعی که خوابش ببره از چنگ زدناش و لگد زدنش بی نصیب نمی مونم.

گوشی تلفن یا موبایل ببینه برمیداره میبره نزدیک گوشش و میگه مَ مَ

دماغ، چشمها، مو و دندونو میدونه چیه و وقتی میگم نشون بده بهشون اشاره میکنه

و .... ادامه مطلب در پست های بعدی خواب آلود خندونک

 

 

پسندها (1)

نظرات (4)

مامان یسنا
31 اردیبهشت 93 21:43
ای جووووونم. شیرین عسل و جای من ببوس
مامان
پاسخ
مامان یسنا
3 خرداد 93 23:48
افسانه
6 خرداد 93 12:14
عزیزم زود بزرگ شو..........
مامان بردیا شیطون
13 خرداد 93 18:39
عاشقتم شیرین زبوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون