یسنایسنا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

♥♥ یســــنا عشق مامان و بابا ♥♥

راه رفتن یسنا

چهارشنبه 3 اردیبهشت 93 امروز یسنا از صبح بیشتر دوست داشت راه بره تا چهاردست و پا، از بعدازظهر که دیگه چهاردست و پا رو ول کرد و همش داشت راه میرفت البته یه وقتایی هم تعادلشو از دست میداد و می افتاد ولی باز بلند می شد و شروع می کرد راه رفتن.   آغاز راه رفتن: 1 سال و 15 روز   بقیه در ادامه مطلب   بعداز ظهری رفته بود تو اتاقش و دو تا از شلواراشو گرفته بود دستش و شروع کرده راه رفتن تو خونه!!! اینم عکس یسنا در حال راه رفتن          ...
4 ارديبهشت 1393

تقویم یسنا

قبل از عید تصمیم گرفتم یه تقویم اختصاصی برای یسنا درست کنم. یه تقویم دیواری درست کردم و یه تقویم رومیزی که کادوی تولد من به یسناجونم بود. عکس تقویم ها رو در ادامه مطلب ببینید. تقویم دیواری       تقویم رومیزی، صفحه اول   فروردین   اردیبهشت   خرداد   تیر   مرداد   شهریور   مهر آبان آذر دی بهمن اسفند ...
20 فروردين 1393

تولد یک سالگی

امروز 19 فروردین یسناجونم یک ساله شد. عزیز من، گل من تولدت مبارک  البته جشن تولد یسنا رو 15 فروردین گرفتیم که بعداً عکسهاشو میذارم. اینم عکس یسنا در صفحه متولدین امروز نی نی وبلاگ   امروز واکسن یکسالگی یسنا رو هم زدیم که خدا رو شکر مشکلی پیش نیومد. ...
19 فروردين 1393

عکسهای عید - 1

عکسها در ادامه مطلب اولین عکس، عکس چهارشنبه سوری که تو حیاط خونه مامان جون آتیش روشن کردیم 28 اسفند که رفتیم عقد یکی از فامیلای بابا سفره هفت سین که خیلی ساده چیدمش و بعد از گرفتن چند تا عکس با کلی تلاش از یسنا به دلیل حمله یسنا به سفره   همون موقع جمع شد تازه دور این سفره رو خودم هویه کرده بودم که یسناجونم پاره اش کرد  لحظه سال تحویل هم رفتیم خونه مادرجون و پدرجون اینم عکس یسنا و پسرعموش اهورا ...
18 فروردين 1393

عروسی

پنجشنبه و جمعه اول و دوم اسفند عروسی محمدرضا (پسردایی بابا) بود. این دومین عروسی بود که یسنا می دید. اولین عروسی، عروسی مریم (دختردایی مامان جون) بود. عکسهای شب حنابندون قبل از این که بریم خونه دایی         بعد از برگشتن از خونه دایی   عکسهای شب عروسی قبل از این که بریم تالار  ...
9 اسفند 1392